مادرم من رو قسم می داد که مثل خواهرم حزب اللهی نشم...
مادرم من رو قسم می داد که مثل خواهرم حزب اللهی نشم...

بسم الله الرحمن الرحیم

 مادرم من رو قسم می داد که مثل خواهرم حزب اللهی نشم....

با سلام خدمت همه دوستان چندی پیش یه خاطره داشتم می خوندم در مورد نحوه چادر شدن

دوتا خواهر که واقعا خیلی جالب بود برام بد نیست که شما هم بخونین من که از تصمیم آهنین

این فرد خیلی خوشم اومد بد نیست شما هم مطالعه کنین.....

من و خواهرم از دو راه مختلف با حجاب شدیم

خانواده ی من 5 نفره هستن. مادر و پدر و دو تا خواهر بزرگتر. تو فامیل ما خانم ها جلو نامحرم

روسری نمیذارن. آستین کوتاه می پوشن ولی لباس هاشون گشاد و پوشیده است. آرایش مارایش هم زیاد نداریم.


 

خواهر وسطیم همین جوری الکی بدون این که خوشش بیاد نود و نهمین رشته در انتخاب

رشته دانشگاهیش رو زد علوم قرآنی و قبول شد! بعدش به خاطر درس هایی که خونده بود

یهو عاشق چادر شد و چادری شد. هم بیرون از خونه و هم توی خونه جلوی پسر عمو و پسر دایی و ... .

با تبلیغ حجاب هیچ کس با حجاب نشده. هر چی بوده

از عشق به خدا و عشق به بندگی او شروع شده.

مادرم خیلی اذیتش کرد. همه جز من مسخرش می کردن. مادرم تو مهمونی ها سعی می کرد با جیغ و

داد چادر دخترش رو برداره اما موفق نمی شد. اما خواهرم چادرش رو برنداشت و همین جوری ازدواج کرد و الان

دیگه تقریبا چادری بودن اون جا افتاده.

 اما برگردیم عقب تر. 

 

 

برو ادامه ی مطلب 



[ پنج شنبه 23 بهمن 1393 ] [ 21:19 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 647 ] [ نظرات () ]
مطالب مرتبط
نظرات این مطلب

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







آخرین مطالب
بهشت (1394/10/11 )
خدا ♥♥♥ (1394/10/11 )