هشداری زیبا از امام رضا(ع) به دوستداران اهل بیت(س)

حسن خزّاز گفت: از امام رضا ( علیه السّلام ) شنیدم که فرمود:

بعضى از کسانى که ادّعاى محبّت و دوستى ما را دارند،ضررشان براى شیعیان ما از دجّال بیشتر است.
حسن گفت: عرض کردم اى پسر رسول خدا( صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم ) به چه علّت؟
فرمود: به خاطر دوستی ‏شان با دشمنان ما و دشمنی ‏شان با دوستان ما. و هر گاه چنین شود، حقّ و باطل به هم در آمیزد و امر مشتبه گردد و مؤمن از منافق باز شناخته نشود.
( صفات الشیعه ص 8 )

 

 

 دختر بی حجاب تو موافقی یا مخالف؟؟

 
[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:23 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 1011 ] [ نظرات () ]
آقا اجازه هست خانمتون رو نگاه کنم.....

بسم الله الرحمن الرحیم


آقا اجازه هست خانمتون رو نگاه کنم.....

جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت : ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟

 

مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد

مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری گ... می خوری تو و هفت جد آبادت … خجالت نمی کشی؟ …

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد

خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم … حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم

مرد خشکش زد … همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد …

 
[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:15 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 680 ] [ نظرات () ]
انتخابت در دنیا

 
[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:15 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 992 ] [ نظرات () ]
خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟

بسم الله الرحمن الرحيم

خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟

خانوووووووم… شــماره بدم؟

خانوم خوشــــــگله! برسونمت؟

خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟

 

این‌ها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می‌شنید!

بیچــاره اصلاً اهل این حرف‌ها نبود… این قضیه به شدت آزارش می‌داد.

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگی‌اش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…

شـاید می‌خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی…!

دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…

دردش گفتنی نبود…!

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی می‌گفت انگار! خدایا کمکم کن…

چند ساعت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…

خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنند!

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند… به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد…

امــــا…اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمی‌کرد…!

انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی‌کرد!

احساس امنیت کرد… با خود گفت: مگه می شه انقد زود دعام مستجاب شده باشه! فکر کرد شاید اشتباه می‌کند! اما این‌طور نبود!

یک لحظه به خود آمد…

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

 
[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:14 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 973 ] [ نظرات () ]
مگه وكيل وصي مردمي....... دلم مي خواد
بسم الله الرحمن الرحيم

مگه وكيل وصي مردمي....... دلم مي خواد




داشتم از يكي از خيابون هاي مركز شهرمون رد ميشدم ديد دختر خانومي يه ساپورت پوشيده با يه مانتوي نخي خيلي خيلي راحتي كه همه وجناتش پيدا بود، من كه يه خانوم بودم خجالت ميكشيدم بهش نگاه كنم.....آخه خيلي جلب توجه ميكرد
رفتم جلو و با احترام بهش سلام دادم و روز بخير گفتم....... منو ديد گفت... ها!!......... چيه لابد اومدي بگي كه اين چه وضعشه؟........ مگه وكيل وصي مردمي؟........

ولي من بهش گفتم كه نه باهات كاري ندارم خواستم بپرسم كه ساپورت خوشكلي داري خيلي خوش رنگه بهت هم خيلي مياد از كجا گرفتي؟..............
كم مونده بود شاخ در بياره....... با صداي آرومي گفت واقعا... ببخش فكر كردم كه شما هم مثل بعضي ها ميخواهي گير بدي..........

گفتم كه نه كاري باهات ندارم لباس خوشگلي داري ولي لباس خوشگل رو بايد جاهاي خوشگل پوشيد حيف نيست اين لباسهاي خوشگل رو براي آدمهاي هرزه نشون بدي اونهايي كه دندون براي من و شما تيز كردن؟!!!...


 ديدم سرش رو انداخت پائين گفت: عوضش مي كنم ولي پول آژانس ندارم....... پيش خودم گفتم لابد از خونه تا اينجا كه ميگفت مسافت زيادي داره حتما پياده اومده.......... براي خود نمايي بوده يا؟...... چند نفر تا اينجا مزاحمش شدن؟

در هر صورت، با هم ديگه سوار آژانس شديم و رفتيم سر كوچه شون پياده شد.... پياده شدني بهم گفت كه خيلي ماهي...... چند بار ديگه بعد اون قضيه ديدمش، اين دفعه مانتوي خوبي پوشيده بود ولي ميتونه بهتر هم بشه..

با خودم گفتم كه اگه باهاش بد برخورد ميكردم آيا اون لباس زشت رو عوض ميكرد.......؟
خداي شكر به ارزش حجابي كه برام دادي
 

 

[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:13 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 916 ] [ نظرات () ]
وقتي حجاب.....
بسم الله الرحمن الرحيم
وقتي حجاب.....



دوستان عزيز سلام
راستش خيلي وقت بود كه خودم دست نوشته اي در مورد حجاب و عفاف ننوشته بودم خواستم دست به كيبورد بشم كه يه لحظه فكري به سرم زد خواستم كه شما دوستان هم كمكم كنيد
ميخوام يه مطلبي در مورد حجاب بنويسم اما ندونستم چي.................... شما كمكم كنيد

بهترين و كوتاهترين مطلب نوشته شده كه توسط دوستان برامون در قسمت نظرها فرستاده ميشه در اين پست قرار داده خواهد شد

وقتي حجاب......
 
[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:13 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 633 ] [ نظرات () ]
عروسك باربيم نمار جمعه مي رفت!...

بسم الله الرحمن الرحيم

 عروسك باربيم نمار جمعه مي رفت !...

عروسک باربی رو وقتی کلاس سوم بودم شناختم...

دست و پاش ۹۰درجه کج و راست میشد و انگشتای ظریفی داشت..

و این برای من که عاشق چیزهای کوچولو و ظریف (مث خونه کوچیک،ماشین کوچیک) بودم رویا بود...

خونه یکی از دخترهای افه ای فامیل بودیم

که برای آب کردن دل من ، کمد باربی هاشو بهم نشون داد...

 باباش وقتی سفرهای دریایی میرفت یکی از اینا رو براش می آورد...

عید اون سال مامانم بعد از اصرار فراوان برام یکی از اونا رو با تمام وسایلش خرید....

اون سال من به تکلیف رسیده بودم و باربی من لباس درست و حسابی نداشت....

مامانم قاطیِ بازی کردن من میشد و میگفت آخه اینکه اینطوری نمیتونه بره بیرون...

و براش یه شلوار و چادر نماز و یه چادر مشکی دوخت با مقنعه....

فکر میکنید چی شد؟

زانوهای باربی ام شکست....

چون با من نماز میخوند و من وقت تشهد برای اینکه روی دو زانو بشینه زانوهاشو تا ته خم میکردم...

و طبعا یک باربی آمریکایی عادتی به دو زانو چهار زانو نشستن نداره و اصلا خمی زانوهاش تا این حد طراحی نشده....

من بعد از اون ۵ -۶ تا باربی دیگه خریدم و همشون بعد از دو روز زانو نداشتند...

داشتم فکر میکردم چقد تحت تاثیر این عروسک بودم؟

مامانم یه کاری کرد که من فک کنم بازیه

ناخناشو با هم کوتاه کردیم چون میرفت مدرسه

لاکاشو پاک کردیم...

موهاشو بافتیم

مث خودم چادر سرش کردم

و نماز جمعه هم میرفت...

مامانم خیلی ساده نذاشت من مث باربی بشم چون باربی مث من شد...

منبع

وبلاگ حجاب و عفاف

[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:12 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 706 ] [ نظرات () ]
پوستر و حجاب و عفاف

 

بسم الله الرحمن الرحيم
 

پوستر حجاب و عفاف

[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:11 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 2595 ] [ نظرات () ]
به روح شهیدم قسم میدم از این به بعد چادر سرت کن!!..

بسم الله الرحمن الرحيم

به روح شهیدم قسم میدم از این به بعد چادر سرت کن!!..

سلام به همه دوستاني كه اظهار لطف و محبت فرمودند و در نظارتشون واقعا ما رو شرمنده كردند

از اينكه يه كمي دير به دير وبلاگ رو به روز ميكنم شرمونده شما هستم....

ايشالا سعي اين رو دارم كه زود به زود خدمت شما برسم..

در يكي از نظرات يكي از خواهرهاي عزيز يه مطلب جالبي نوشته بود خالي از لطف نيست كه شما هم بخونين من كه تحت تاثير قرار گرفتم...

 

(نقل) من خودم بی حجاب بودم یه روز سر قبر یه شهیدی رفتم مادر شهید سر قبر فرزندش بود من دیدم هی نگاه من میکنه و یه چیزی تو دلش می گه راستشو بخواید این قضیه چند هفته طول کشید تا اینکه یه روز مادر شهید به من گفت شما چرا هر هفته سر قبر پسر من میاین گفتم یه حاجت داشتم از شهید شما گرفتمش حالا برا ادای دین میام سر قبرش دیدم بدون هیچ تاملی گفت دخترم یه چیزی بگم ناراحت نمیشی گفتم نه گفت عزیزم چرا تو زیباییت رو برا این جوونای هرزه در معرض قرار میدی بیا تورو به روح شهیدم قسم میدم از این به بعد چادر سرت کن و این قضیه چند وقتی طول کشید تا اینکه روز تولدم مادر شهید بهم یه چادر هدیه داد و من از اون به بعد چادری شدم و واقعا از اون مادر شهید ممنونم چون آرامش بهم بخشید

 
[ یک شنبه 16 آذر 1393 ] [ 18:10 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 1019 ] [ نظرات () ]
ستاد بحران
بعد از کشته شدن یک سرباز انگلیسی دیوید کامرون سفرهای خود را لغو و ستاد بحران تشکیل می دهد.
عده بسیاری کار یک مسلمان را به دیگر مسلمانان سرایت داده و به این بهانه به مقدساتشان توهین می کنند، مساجد آنان را آتش میزنند چادر از سر زنان مسلمان به زور می کشند، علیه آنان شعار داده، و آنان را تروریست می خوانند
حال در این اتفاق آن سرباز چه گفته و یا چه برخوردی داشته که این فرد حاضر به کشتن آن شده، موضوعی است که در بین هر قشری اتفاق می افتد؛ ولی سوال اینجاست!

چرا غربیان فقط انسان را در غرب خلاصه میکنند، و کسانی را که از کشور های دیگردر کشورشان زندگی میکنند را در دایره انسان نمی دانند؟ 

آیا اگر مسلمانی در غرب کشته می شد باز هم ستاد بحرانی تشکیل می شد؟ باید متاسفانه در جواب گفت:
خیر، همان گونه که دیدیم بانوی نجیبی همچون مروه شربینی  را به همراه فرزند در رحم، در مقابل دیدگان فرزند و شوهرش  در دادگاه در مقابل چشم ماموران و قاضی با هجده ضربه چاقو فقط به جرم داشتن حجاب کشتند؛  اما هیچ ستاد بحرانی تشکیل نشد که بماند؛  کسی هم تروریست خوانده نشد.

حجاب و عفاف
[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 14:32 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 959 ] [ نظرات () ]
آیا شما می توانید به این سوال پاسخ دهید
روزی امام موسی بن جعفر علیه السلام از جلوی منزل بشرحافی می گذشت که صدای رقص و آواز از داخل منزل به گوش می رسید؛ کنیز بشر که در حال ریختن خاکروبه ها بود، به امام برخورد کرد، امام پرسید: ای کنیز صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟
کنیز گفت: آزاد و از اشراف زادگان است.
امام فرمودند: راست گفتى؛ زیرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسید، و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد.
این سوال زندگی و سرنوشت بشر حافی را تغییر داد و شد جزء توبه کنندگان.(1)
حال سوال این است:
آیا ما در افعالمان بنده ایم یا آزاد؟ در رفتار و گفتارمان چطور؟ آیا پوشش ما طبق گفته های مولایمان هست؟ آیا زندگی ما به بندگان خدا شباهتی دارد؟
آیا همان گونه لباس می پوشیم که خدا دستور داده؟ آیا در عفاف و حجابمان بنده ایم یا آزاد؟

(گروه حجاب و عفاف)
حجاب و عفاف
=============================
(1)روضات الجنات صفحه 232 ، پند تاریخ جلد 4 صفحه 232 



[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 14:31 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 869 ] [ نظرات () ]
این سه ملاک را رعایت کنید هر چه می خواهید بپوشید

سوال می شود که شما چرا توصیه به چادر می کنید در حالی که در قرآن صراحتا از چادر اسمی نیامده است.
جواب:
این سه ملاک را رعایت کنید هر چه می خواهید بپوشید:
1:آن چه که می پوشید تمام اعضای بدن شما، از سر تا به پا را بپوشاند(بجز دستها تا مچ و گردی صورت)
هر چه می خواهید بپوشید
2:تمام برجستگی های بدن شما را بپوشاند. 
هر چه می خواهید بپوشید
3:توجه نامحرم را به شما جلب نکند.(1)
هر چه می خواهید بپوشید

درست است که دین اسلام تنها به اصل پوشش اعم از چادر، مانتو و مانند آن تکیه کرده است و همه مراجع تقلید هم می گویند: برای زنان کافی است که حجاب کامل را با هر لباس مناسبی، در برابر مرد نامحرم رعایت کنند ولی با توجه به این که حجاب اسلامی حجابی است که باید داری سه ملاک باشد و بهترین گزینه ای که می تواند این سه ملاک را در خود جمع کند چادر است لذا توصیه به چادر می شود.                    
(گروه حجاب و عفاف)
گروه حجاب و عفاف


==============================
(1) زیور عفاف‌،ص 255 و 256.

 
[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 14:30 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 946 ] [ نظرات () ]
رابطه ی حجاب و استعمار

دیگر زمان آن گذشته است که اشغال و استعمار یک کشور صرفا از طریق تجاوزات و حمله ی نظامی ممکن باشد. استفاده از سلاح و پیاده کردن نیروی نظامی و... . امروزه سیاست مداران به این نتیجه رسیده اند که راه های کم هزینه تر و راحت تری هم وجود دارد و آن، گسترش فرهنگ خود در آن کشور بجای نیروی نظامی خود است. اینکه با استفاده از شبکه های ماهواره ای و پایگاه های اینترنتی و راه های بسیاری از این قبیل؛ فرهنگ منحط خود را بر مردم کشور مورد نظر تحمیل کنند و با تبلیغات گسترده و ترویج آن ،این فرهنگ را بر فرهنگ بومی آن منطقه (شاید نزدیک به 3000 ساله) غلبه دهند و بهتر جلوه دهند.


این امر؛ که در سال های اخیر نیز بیشتر بروز پیدا کرده است، در ایران از سال ها پیش در دست اقدام است و با نا امید شدن از کشتن فیزیکی جوانان ایران، دست به کشتن روحی و معنوی آنها زده اند. اینگونه اقدامات، درباره ی اکثر کشور های اسلامی نیز صورت گرفته است که گزارش زیر در مورد استعمار کشور الجزایر توسط فرانسه است:
فرانتس فانون، نویسنده ی فرانسوی در مورد تفکر استعمار گران (در مورد استعمار الجزایر بوسیله ی فرانسه) می نویسد: « هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده در برابر او می گشاید و پس از دیدن هر چهره بی حجابی، امیدهای حمله ور شدن استعمار ده برابر می شود و دیدن در برخورد با زن محجبه یک طرفه است و طرف مقابل نمی تواند او را ببیند و زنی که دیده نمی شود تسلیم نمی گردد و خود را عرضه نمی کند.»
« اولین اقدام غیر فرهنگی که فرانسه در کشور الجزایر صورت داد، تلاش برای از بین بردن حجاب بود؛ و در این کار موفق هم شد، و هر چه (توانست) بدن زن الجزایری را بیشتر عریان کند، چنگـــــــــــال استعمار بیشتر به حلقوم الجزایر فرو رفت. اما مجداً زن الجزایری شخصیت خود را بازیافت و مبارزه علیه استعمار را آغاز گردانید.» [1]

مواظب باشیم در عرصه ی معنویت نیز، در مقابل استعمارگران بایستیم.

 

 منابع: 

 [1]. سالنامه زن، بهمن 1371، ص 43

 

 

[ شنبه 15 آذر 1393 ] [ 14:28 ] [ محب اهل بیت (ع) ] [ بازدید : 965 ] [ نظرات () ]
آخرین مطالب
بهشت (1394/10/11 )
خدا ♥♥♥ (1394/10/11 )
صفحات وب