ای آن که تویی صبور خانه ، مادر ای شمع تویی فروغ خانه ، مادر
ای عطر تو عطر هر بهار است ، مادر وای (وی) مهر تو در حد کمال است ، مادر
ای نام تو ملک ،چه بی ریایی ، مادر هم شاه غم و ملک وفایی ، مادر
ای آن که بهشت بود تو را ، ای مادر كآن وعده ی اوست ، خدا ، تورا ای مادر
ای افضل و ای سرور و ای شاه کلیدم ، مادر زآن لحظه ی کودکی تویی امیدم ، مادر
ای خواب تو بی خواب شده ، هر شب و روز زآن لحظه خدا تو را صدا زد ، مادر
این نام تو ، نام توست زآن روز نخست زآن دم همه مبهوت ثنایت ، مادر
روز مادر و هم چنین تولد حضرت فاطمه(س) پیشاپیش مبارک باد....
خدایا!!
دستم خالیست،ودلم غرق آرزو....
یاباقدرت بیکرانت دستانم راتوانا ساز
یادلم رااز آرزوهای دست نیافتنی خالی کن...
حرفای نگفتنی ات را شب برای خدابنویس،
چون راه آسمان خلوت است...
بی ثمرترین روز ما روزیست که درآن نخندیده باشیم....
اذان صبح آواییست که همگان آن را میشنوند
اما،آنهایی که اهل قیامتند به پامیخیزند...
خدایا!!!!!
صدایت میکنم ،چون تواین دنیا دیگه صدابه صدایی نمیرسه
اما توگفتی که شنوایی...
همه راصدازدییم جز خدا
هیچکس جوابمان نداد جزخدا.....
میگن باهرکی دوست بشی شکل وفرم اونو میگیری
فکرشوبکن اگه با خدا دوست بشی چه زیبا شکل میگیری
گفتم: خدا آخه این همه سختی؟ چرا؟
گفت: «انَّ مع العسر یسرا»
"قطعا به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/6)
گفتم: واقعا؟!
گفت: «فإنَّ مع العسر یسرا»
حتما به دنبال هر سختی، آسانی است.(انشراح/7)
گفتم: خب خسته شدم دیگه...
گفت: «لاتـقـنطوا من رحمة الله»
از رحمت من ناامید نشو.(زمر/53)
گفتم: انگار منو فراموش کردی!
گفت:«اذکرونی اذکرکم»
منو یاد کن تا یادت باشم.
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟!
گفت: « وَ ما یدریک لَعلَّ السّاعة تکون قریبا»
تو چه می دانی، شاید موعدش نزدیک باشد.(احزاب/63)
«انّی اعلم ما لاتعلمون»
من چیزایی میدونم که شما نمی دونید.(بقره/ 30)
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچک، خیلی دوره! تا اون موقع چی کار کنم؟
گفت: « و اتّبع ما یوحی الیک و اصبر حتی یحکم الله»
حرف هایی که بهت زدمو گوش کن، و صبر کن ببین چی حکم می کنم.
(یونس/ 109)
ناخواسته گفتم: الهی و ربّی من لی غیرک
(خدایا آخه من غیر تو کیو دارم؟!)
گفت: «الیس الله بکاف عبده»
من هم برای تو کافی ام.(زمر/36)
*